کردها: اسوه‌های اخلاقیِ تنها!

اگر تنها به اخبار همین چند ماه اخیر درباره رفتارهای کردها نگاهی بیفکنیم، با اخلاقیات پسندیده بسیاری روبرو می‌شویم: معلم مریوانی که سرش را به خاطر دانش‌آموز سرطانی‌اش تراشید، شکارچیانی که در چندین مورد، به‌صورت تنهایی یا دسته‌جمعی اسلحه‌های خود را شکسته و با شکار خداحافظی کردند؛ پرنده و حیوانات بسیاری که توسط شکارچیان در طبیعت رهاسازی شدند؛ گرد هم آمدن دسته‌جمعی اهالی روانسر جلوی خانه خانواده مقتول، برای گرفتن رضایت و پیشگیری از اعدام قاتل؛ و در آخرین نمونه هم، دیروز بسیاری از اهالی مهاباد با حضور در اطراف شهر و کاشت نهال درختان، به هم‌میهنان خود نشان دادند در روز عید قربان می‌توان به جای گرفتن جان یک جاندار، جانی تازه به طبیعت داد...

ادامه نوشته

کردستان: سرزمین افسانه ها و اسطوره ها

کردستان: سرزمین افسانه‌ها و اسطوره‌ها

 

...اورامان تخت، روستایی که پشت بام هر خونه، حیاط خونه بالایی است. با شیبی بسیار تند. دوستانی که ماسوله را دیده باشن به خوبی می‌دونن چی میگم. و برای همینه که اورامان تخت رو هزار ماسوله هم می‌نامن. اما با شیبی بسیار تندتر که به دره‌هایی عمیق منتهی میشه. در کنار کوههایی که مرز عراقه. حضور در این روستا، یکسره تقدس و الوهیت را به یاد آدمی میاره. و جایگاه پیر شالیار که خود حکایتی دیگه داره. پیر شالیار که برخی اونرا شخصیتی افسانه‌ای می‌پندارن و برخی هم زردشتی معتقدی که حدود قرن سوم یا چهارم میلادی می‌زیسته. دارای کرامات بسیار بوده و به تبلیغ آیین زردشت مشغول. بنابر روایات، آوازه کراماتش به گوش پادشاه بخارا می‌رسه که دختری کر و لال بنام شاه بهار خاتون داشته. شاه از پیش شرط کرده بود که هر کی دخترش رو شفا بده، شوهر اون دختر میشه. بهر روی شاه بهار خاتون را نزد پیر شالیار آورده و اون هم شفاش میده. بنابراین اونها رو به ازدواج همدیگه در میارن. مردم اورامان تخت هم هر سال دو بار رو به مناسبت عروسی پیر شالیار جشن و مراسم می‌گیرن. یه بار در نیمه زمستان و بار دیگر در نیمه بهار...

ادامه نوشته