امیر هاشمی مقدم

اکنون سیزدهمین سالی است که تلاش می‌کنم هم‌میهنانم را متقاعد سازم برای سفره هفت‌سین و نوروز، ماهی قرمز نخرند. در برابر باران دشنام‌ها و توهین‌ها و اتهام‌ها، تاکنون هیچکس حتی یک سند و مدرک دال بر اینکه نهادن ماهی قرمز سر سفره هفت‌سین، سنتی دیرینه در کشور است، نشان نداده. با این وجود، هر کسی مخالف خرید ماهی قرمز باشد را، متهم به ایران‌ستیزی و مخالفت با سنت‌های ایرانی می‌کنند (آن هم کسی چون من که کارشناسی ارشد ایران‌شناسی خوانده و صدها یادداشت تاکنون در دفاع از سرزمین ایران، تاریخ و سنت‌هایش نوشته‌ام).

در سال‌های پیش در رسانه‌ها (همچون ایسنا، فرارو، تابناک، قانون، تهران امروز، روزنامه هشت صبح افغانستان، وب‌سایت انسان‌شناسی و فرهنگ و...) دلایل نخریدن ماهی قرمز را مفصل شرح داده بودم. چکیده‌اش در سه نکته است:

الف) این سنت به هیچ وجه ایرانی نیست و وارداتی است؛ اتفاقا در فرهنگ ایرانی، حقوق حیوانات جایگاه بالایی داشته است. جشن بهمنگان (در دومین روز بهمن که کشتن و خوردن حیوانات نکوهش می‌شد و همه غذاهای گیاهی می‌خوردند) یا مجازات کسانی که چارپایان‌شان را آزار داده یا بیش از حد از آنها کار می‌کشیدند (آن لمبتون ایران‌شناس، اسناد جالبی در این باره از دل تاریخ ایران بیرون کشیده)، برخی از نشانه‌های سنت‌های درست ایرانی در این زمینه است.

ب) این سنت جدید و در واقع بدعت نادرست، سالانه باعث مرگ و میر میلیون‌ها قطعه ماهی بی‌گناه می‌شود؛ ماهی‌هایی که اگر در طبیعت زندگی کنند، 25 سال طول عمرشان است. آمارهای غیر رسمی به خرید و فروش و مرگ بیش از 10 میلیون قطعه ماهی قرمز در نوروز هر سال اشاره دارد.

ج) درصد بسیار اندکی از این ماهی‌ها که زنده می‌مانند، عموما در طبیعت رها می‌شوند که چون ماهی قرمز گونه‌ای تهاجمی است، با خوردن تخم ماهی‌های دیگر، باعث تغییر در زیست‌بوم منطقه می‌شود.

اما چکیده دلایل موافقان خرید ماهی قرمز هم اینست که:

1- مخالفان خرید ماهی، مخالفان سنت‌های ایرانی هستند (هرچند تاکنون حتی یک سند هم در ایرانی بودن چنین سنتی رو نکرده‌اند)؛

2- خرید ماهی قرمز، مایه دلخوشی کودکان است (آیا بهتر نیست به جای تسلیم شدن در برابر خواسته‌های کودکان، از همین آغاز آنان را منطقی بار بیاوریم. همانگونه که گاهی نیاز است به خاطر سلامتی‌شان در برابر درخواست شکلات، پفک، چیپس و... آنها مقاومت می‌کنیم).

3- خرید ماهی قرمز باعث آشنایی و الفت کودکان با جانوران می‌شود (چگونه؟ با مرگ سالانه میلیون‌ها ماهی قرمز جلوی چشم کودکان و عادت دادن‌شان به مرگ بیهوده و میلیونی جانداران؟).

4- روزانه ده‌ها هزار ماهی پرورشی، مرغ، گوسفند، گاو و... نیز کشته می‌شود؛ چرا مخالفان خرید ماهی نسبت به آنها اعتراض ندارند؟ (اصلی‌ترین دلیلش اینست که آنها با هدف تغذیه انسان‌ها کشته و خورده می‌شوند، حال انکه بازار ماهی‌های قرمز، تجارتی سیاه است که جز ناکام کردن میلیون‌ها ماهی چند روزه، دستاوردی دیگر ندارد).

5- در کشوری که جان انسان‌ها بی‌ارزش است، مخالفان خرید ماهی، دم از حقوق حیوانات می‌زنند (این سخن حقیقتا از عجیب‌ترین استدلال‌هاست. یعنی ما می‌خواهیم تلافی مرگ انسان‌ها را سر این ماهی‌های زبان‌بسته در آوریم؟ آنها چه گناهی کرده‌اند؟).

می‌دانم که همچنان خیلی‌ها با این نوشته موافق نبوده و همچنان توجیهات و اتهامات قدیمی بیان می‌شود، اما گمان می‌کنم حتی اگر یک نفر با خواندن این یادداشت، از خرید ماهی قرمز خودداری کند (و بدین وسیله جان یک ماهی قرمز هم نجات یابد)، این نوشته سودمند بوده است.

اگر دوست دارید در این باره بیشتر بدانید، می‌توانید ده‌ها یادداشت قدیمی‌ام درباره ماهی قرمز را در این بخش از وبلاگم بخوانید

اگر با این نوشته موافقید، آنرا برای دیگران نیز بفرستید تا شما هم نقشی در پیشگیری از مرگ ماهیان قرمز داشته باشید.

دیگر یادداشت‌های مرا می‌توانید در کانال تلگرامی مقدمه (اینجا) بخوانید.