غار نخچیر

دل­تان بسوزد. خیلی هم بسوزد. این جایی که می­خواهم توصیف کنم، واقعا توصیف­ناپذیر است؛ و بنابراین نمی­دانم درباره­اش چه بنویسم. و البته امیدوارم شما فریب نوشته مرا نخورید و گمان مبرید که غار دقیقا همینگونه­ای است که من توصیف کرده­ام. توصیف این غار بی­تردید از قلم من بیرون است. غار نخچیر؛ در استان مرکزی.

هربار که از اصفهان به سوی مازندران می­آمدم، به دلیجان که می­رسیدم، تابلوی «به طرف غار نخچیر» خودنمایی می­کرد. و حس کنجکاوی، مرا قلقلک می­داد که بروم و این غار را ببینم. اما هر بار دشواری­ای در میان بود که مرا از این بازدید باز می­داشت. تا اینکه نزدیک به دو ماه پیش که به اصفهان رفته بودم؛ در راه بازگشت دوباره تابلو یادشده، چشمک زد. از میان شهر دلیجان، پیچیدم به سمت راست و جاده نراق را در پیش گرفتم. این جاده را اگر ادامه بدهی، با وجودی که فرعی است، اما جاهای دیدنی و گردشگری بسیاری دارد. غار، آبشار، امامزاده، شهر نراق، و بعد هم اگر ادامه بدهی به منطقه خوش آب و هوا و سردسیری شهرستان کاشان (همچون مشهد اردهال) و نهایتا خود کاشان (که برخلاف اطرافش، کویری است) می­رسی. کمتر از ده کیلومتر که از دلیجان دور شوی، یک جاده فرعی دیگر در سمت چپ جدا می­شود و به دامنه کوه می­رود. که تو هم باید همین جاده را در پیش بگیری. دو-سه کیلومتر که بروی، پایان جاده به دامنه کوه می­رسد که دهانه غار هم همانجاست.

به جز پارکینگ، فروشگاه و رستورانی کوچک، چیزی دیگر آنجا نیست. دهانه غار را با سنگ، به شکل هلالی در آورده­اند. سه هزار تومان بلیط ورودی غار است. بسته به اینکه چقدر بازدیدکننده داشته باشد، هر نیم ساعت، یا ربع ساعت، یک گروه بازدیدکننده به همراه راهنما وارد غار می­شوند. ارتفاع دهانه غار از سطح دریا حدود 1660 متر است. پنجاه پله را باید به سوی پایین بروی تا وارد محوطه اصلی غار شوی. 

قدمت این غار، هفتاد میلیون سال است که علت اصلی به وجود آمدن­اش، یک گسل معکوس بوده است. در دوره­های مختلف، مورد بهره­برداری انسان­ها هم قرار می­گرفته؛ اما در سال 1368 توسط اداره آب، و در سال 1381 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و بهره­برداری از آن به عنوان یک جاذبه گردشگری، از اسفند 1388 آغاز شده است.

12 کیلومتر از طول غار کشف شده که از این مقدار، 1200 متر آن برای بازدیدکنندگان کف­سازی شده است. دمای غار در طول سال بین 9 تا 14 درجه است و از این بیشتر یا کمتر نمی­شود. ورود افرادی که تنگی نفس یا بیماری قلبی دارند، به این غار (و بسیاری غارهای دیگر) توصیه نمی­شود. غار سه طبقه است، زیرزمین که دریاچه است، طبقه میانی و طبقه بالایی.

امکان بازدید از دریاچه برای گردشگران وجود ندارد. چرا که برای رفتن به دریاچه باید 61 متر صخره­نوردی به طرف پایین داشته باشی. در بخشی هم باید با نردبانی بسیار بزرگ پایین رفت و آنگاه به محوطه بزرگی رسید که آب در زیر آن جریان دارد.

این دریاچه 200 متر مربع مساحت دارد که آب آشامیدنی دلیجان را تأمین می­کند. عمیق­ترین نقطه دریاچه، 19 متر است.

اما تفاوت میان طبقه دوم و سوم، بیش از آنکه به ارتفاع­شان مربوط باشد، به شکل و طرح قندیلها باز می­گردد. قندیلهای طبقه میانی به شکل خوشه انگور و کلم است؛

در حالی که قندیلهای طبقه سوم به شکل شاخه­های نبات است.

هر دو دسته قندیلها بسیار زیبا و شگفت­انگیزند. آنچنانکه واقعا در برخی جاها دوست داشتم بمانم و ساعتها تماشای­شان کنم. به­ویژه با نورپردازی­های رنگارنگی که بر آنها شده بود، زیبایی­شان صدچندان می­نمود.

اما به­طور کلی، قندیلهای غار دو دسته­اند: یا «استلاکتیت»اند که فارسی آن می­شود «چکنده»؛ یا «استلاکمیت»اند که فارسی­اش «چکیده» است.

چکنده­ها از سقف آویزان می­شوند و چکیده­ها از کف رشد می­کنند. یعنی قطراتی که از بالا می­افتد، روی هم تلنبار می­شود.

راستش را بخواهید، خودم هم نفهمیدم که چقدر طول می­کشد تا یک سانتی­متر قندیل درست شود. راهنمای­مان می­گفت 300 سال. یکی از راهنمایان دیگر می­گفت 40 سال. و در فیلمی که درباره­اش توضیح خواهم داد می­گفت در هر سال، دو و نیم سانتی­متر درست می­شود. می­بینید که اختلاف دیدگاه­ها، بسیار جزئی است! نود در صد جنس غار از سنگهای آهکی است


غیر از قندیلها، اشکال پرده­مانندی نیز به­ویژه در سقف غار و در جلوی درزها به وجود می­آید که بسیار نازک و شکننده­اند.

در برخی از نقاط بدنه غار، رگه­های سفیدرنگی دیده می­شود به قطر تقریبی یک سانتی­متر. این رگه­ها در واقع ترکهایی است که در اثر فشار لایه­ها در دیواره غار ایجاد شده که به مرور، دوباره پر شده است. همچنین حفره­هایی در اثر گازهای شیمیایی و نفوذ آب در بدنه غار ایجاد شده است. نور، دی اکسید کربن ناشی از تنفس، و امواج صوتی برای غار مخرب­اند. برای پیشگیری از زیان نور فلاش، عکس­برداری از درون غار هم ممنوع است و هرکسی می­خواهد عکسهای غار را داشته باشد، می­تواند سی­دی عکسها را تهیه کند. بنابراین تصاویر درون غار را از سی­دی کپی کرده­ام.

حصار مسیر برای بازدیدکنندگان با میله­های آهنی، زنجیر و پله­های سنگی مشخص شده است.

این توضیحات را همینطور که در بخش کف­سازی شده غار راه می­رفتیم، راهنما برای­مان ارائه می­داد. من با یک قلم و کاغذ، چسبیده بودم به دُمِ آقای راهنما و کلی هم سوال­پیچش کردم. باور کنید در همه عمرم اینقدر سیریش نشده بودم به کسی. نمی­دانم چرا اینقدر سوالم می­آمد. اولش حوصله­ام را نداشت. اما بعد کم­کم بهم عادت کرد. همینطور که راه می­رفتیم، او توضیح می­داد و من یادداشت می­کردم. یکی دو بار هم یک آقایی پشت سرم بود که با دستش، سرم را می­آورد پایین تا به سقف غار نخورد. به­گونه­ای که وقتی از غار بیرون آمدیم، یک خانم با طعنه گفت: «شما چیزی از غار را هم دیدید؟ یا یکسره مشغول نوشتن بودید؟». البته یکی از بازدیدکنندگان که گویا پیش از این از غار بازدید داشته و حالا با خانواده و فک و فامیل آمده بود، خیلی حرف می­زد. هی می­گفت: «اون وقت که ما اومده بودیم اینجاش اینجوری بود... اونوقت که ما اومده بودیم، اونجاش یه جور دیگه بود...». یک جوری می­گفت که هر کس نمی­دانست خیال می­کرد زمان تشکیل خود غار در هفتاد میلیون سال پیش از آنجا بازدید کرده. اما در میان گفته­هایش، یک چیزی توجه­ام را به خودش جلب کرد؛ می­گفت که بسیاری از قطعات بدنه غار را دلیجانی­ها شکسته و به خانه برده­اند. این نکته را از راهنما پرسیدم. متاسفانه تایید کرده و گفت که این غار به مدت دو سال متولی نداشته و دلیجانی­ها هم خیلی از قطعات غار را کنده و برده­اند.

در برخی جاها، عرض غار کمتر از یک متر می­شد؛ در حالی که ارتفاعش بیش از ده متر بود.

و چه حس هراس­انگیز و مهیجی به انسان می­داد. در عمق 300 متری غار، از کف تا سقف 25 متر ارتفاع دارد که مرتفع­ترین بخش غار است. در عمق 700 متری، شکلی شبیه لاک­پشت و در عمق 800 متری، شبیه بچه فیل دیده می­شود. البته پیش از این هم می­توانی تمساح و کرگدن را ببینی.

برخی جاها، فضا بسیار گسترده می­شد که به آن تالار می­گفتند. تالار پایانی مسیر، بزرگترین تالار کل غار است. سقف تالار رنگ قهوه­ای سوخته دارد که به خاطر ترکیب آبی است که از بالا می­آید با مواد کانی غار. پایان مسیر، دوشاخه می­شود که طول مجموع این دو شاخه (اگر ادامه بدهی) می­شود یازده کیلومتر.

یک فیلم دوازده دقیقه­ای هم توسط شرکت توسعه گردشگری استان مرکزی از غار تهیه شده که اطلاعاتی درباره آن ارائه می­دهد (و به قیمت 3000 تومان به فروش می­رسد). عکسهای غار (شامل 227 عدد تصویر) هم در یک سی­دی به قیمت 1000 تومان به فروش می­رسد.

از غار که بیرون آمدم، راه افتادم به سوی نراق (که به زودی درباره­اش خواهم نوشت).