سفرنامه ترکیه ۵: همایش انسانشناسی در استانبول و مسئله فلسطین
از جناققلعه راه افتادیم به سوی استانبول. سر راه از شهر بورسا هم دیدار کوتاهی داشتیم؛ جایی که معمولا بهعنوان بهترین شهر برای زندگی در ترکیه شناخته میشود. بالاخره به استانبول رسیدیم و در هتل آپارتمان ارزانی در نزدیکی میدان تقسیم اتاقی اجاره کردیم.
هدف اصلی این سفر، حضور در همایش بینالمللی «کمیسیون انسانشناسی خاورمیانه» بود که هر سال در استانبول برگزار میشود. سال پیش هم شرکت کرده بودیم. انسانشناسانی از ایران، ترکیه، مصر، ژاپن، لهستان، اتریش، اسپانیا، امریکا و... در آن حضور داشتند.
امسال من مدیر پنلی بودم که در حوزه انسانشناسی گردشگری تعریف کرده بودم. به جز ارائه خودم، دو ارائه دیگر هم در این پنل داشتیم.
میخواهم درباره نکتهای حاشیهای صحبت کنم که احتمالا برخی از خوانندگان را خوش نیاید. آن هم اینکه فضای غالب در این همایش، همسویی با فلسطین و مردم آن بود. در مراسم افتتاحیه، دبیر همایش درباره ظلمی که به فلسطینیها در جریان است سخنرانی کرد. در ادامه، مری هاگلند امریکایی درباره اینکه کاری از دستش برای کودکان و زنان فلسطینی بیگناه بر نمیآید و این بیشتر آزارش میدهد جملاتی را بیان کرد. در پنل من، موضوع ارائه یک بانوی اسپانیایی، نقش گردشگری برای رساندن صدای فلسطینیها به جهانیان بود؛ چرا که رسانههای جهانی آنان را مردمی خشن نمایش میدهند و فلسطینیها رسانهای برای بیان حرفهای خودشان ندارند. نهایتا یکی از سخنرانان ژاپنی، با کراواتی به رنگ پرچم فلسطین مقالهاش را ارائه داد.
انسانشناسان در بحث دفاع از حقوق مردم فلسطین همیشه جزو پیشگامان بودند. در همین موج اخراج استادان امریکایی از دانشگاهها به جرم انتقاد از خشونت اسرائیل علیه مردم غزه، چندین انسانشناس نیز اخراج شدند. چند ماه پیش خودم مقالهای منتشر کردم که در آن نقش انسانشناسی در دفاع از حقوق فلسطینیان را شرح داده بودم.
اما خب فضای جامعه ایران به گونهای شده که خیلیها جرأت دفاع از فلسطین و انتقاد نسبت به خشونتهای بیرحمانه اسرائیل را ندارند. شوربختانه اجازه شکلگیری رسانه مستقل و آزاد را ندادیم و رسانههای اصطلاحا ملی هم آنچنان غیرحرفهای و یکسویه عمل میکنند که مرجعیت رسانهایمان به خارج از مرزها رفته و اکنون رسانههای آنور آب دارند اخبار فلسطین را برای ایرانیان مدیریت میکنند. بنابراین گاه دفاع از فلسطینیها و نقد اسرائیل مساوی میشود با همسویی با دیدگاههای ایدئولوژیک حکومت. همین است که خیلیها را میشناسم جرأت بیان دیدگاهشان در این زمینه را ندارند.
این سفرنامه ادامه دارد...