امیر هاشمی مقدم
قوه قضاییه پیامکی فرستاده که در آن نوشته شده:
«عبارت ساده «اسقاط کافه خیارات» همه حق فسخ‌هایی را که می‌تواند در یک معامله وجود داشته باشد، از بین می‌برد. معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه».
اینکه «اسقاط کافه خیارات» را «عبارت ساده» دانسته، شگفت‌انگیز است. شما اگر به صد نفر ایرانی این عبارت را بگویید، خیلی خیلی بعید است حتی یک نفر معنایش را بداند. اگر کسی دانست، تقریبا با اطمینان می‌توانید بگویید رشته حقوق خوانده. اما اگر این عبارت را واژه واژه و جدا جدا از ایرانیان بپرسید، با شنیدن واژه «اسقاط» نخستین چیزی که به ذهن‌شان می‌آید خودروی فرسوده است که باید تکه تکه شود؛ «کافه» را تنها به معنای جایی برای نشستن و قهوه خوردن می‌شناسند؛ و درباره «خیارات» هم می‌گویند جمع خیار را تا حالا به شکل «خیارها» شنیده‌اند، اما به شکل خیارات، نه!
اصولا زبان در دستگاه قضای ایران، برای مردم عادی نارسا و نامفهوم است. به جز قضات، وکلا و کارمندان قوه قضاییه، کسی سر از بسیاری از اصطلاحات و عبارات به کار رفته در احکام قضایی و قوانین حقوقی در نمی‌آورد. تازه، به تجربه می‌گویم گاهی خودشان هم معنای اینها را نمی‌دانند. سال پیش برای زمین‌های روستای‌مان که مشکل حقوقی داشتند، من و بسیاری از دیگر روستاییان درگیر یک پرونده قضایی شدیم. در یکی از احکام صادره، عبارتی به کار رفته بود که معنایش را نمی‌دانستیم (شوربختانه آن عبارت یادم رفته، که طبیعی است). به سراغ کارمند دادگستری رفته و حکم را نشانش دادم. کمی به آن نگاه کرد و گفت احتمالا فلان معنا را می‌دهد. اما همکاری که کنار دستش نشسته بود گفت نه، فکر کنم بهمان معنا را می‌دهد. آخر سر یک وکیل راهنمایی کرد و مشخص شد هیچ یک از آن دو معنایی که کارمندان دادگستری گفته بودند را نمی‌داد.
بر همین پایه، طبیعی است که بسیاری از مردم عادی معنای قوانین حقوقی یا حتی احکامی که برای‌شان صادر می‌شود را ندانسته باشند. همچنین در هنگام معاملات (که در برگه‌های قولنامه خودرو یا خانه نیز از این اصطلاحات دیده می‌شود) عباراتی به کار رفته که کسی معنایش را نمی‌داند و به همین سادگی یکی از طرفین معامله، ممکن است هست و نیستش را از دست بدهد؛ چون معنای فلان اصطلاح عربی را نمی‌دانسته است.
اینکه قوانین کشورمان بر پایه شرع اسلام تدوین شده، به معنای آن نیست که لزوما باید متن قوانین و حقوق و احکام و... تا خرخره در واژگان و اصطلاحات عربی عجیب و غریبی غرق شود که تقریبا هیچ شهروند ایرانی‌ای در حالت عادی معنای‌شان را نمی‌داند. اینکه معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه چنین پیامکی را به شهروندان فرستاده، نشان از آن دارد که بسیاری از شهروندان به خاطر ندانستن معنای همین عبارت متصنع و دشوار، پای‌شان به دادگاه باز شده و خدا می‌داند چند درصدشان توانسته‌اند مال از دست رفته‌شان را باز پس بگیرند.
دستگاه دادگستری ایران، از آغاز راه (که تربیت دانشجویان با کتاب‌های آکنده از چنین اصطلاحات غریبی است) تا پایان (که صدور احکام قضایی پرونده‌هاست)، چنان دیوار بلندی از این زبان نا رسا و نامفهوم میان خود و شهروندان عادی کشیده که کسی را یارای گذار بی دردسر از آن نیست. دادگستری ایران اگر واقعا در پی عدالت است، نخستین شرط عدالت در این زمینه اینست که کتب آموزشی، قوانین و احکامش را به زبانی بیان کند که بدون دردسر برای یک ایرانی حتی زیر دیپلم هم قابل درک باشد.
***
پی‌نوشت ۱: عده‌ای نا آگاه و تحریک‌شده می‌گویند زبان فارسی دارد به کسانی که زبان مادری‌شان فارسی نیست، تحمیل می شود. این ادعای نادرست در حالی است که ما باید از حاکمیت خواهش کنیم دست کم خودش زبان فارسی را پاس بدارد و به زبانی سخن بگوید که شهروندان عادی یا حتی تحصیل‌کرده،‌‌ آنرا بفهمند.
پی‌نوشت ۲: این پیامک را من شخصا دریافت نکردم. صدرا محقق، روزنامه‌نگار شناخته‌شده در توئیترش تصویر چنین پیامکی که دریافت کرده بود را گذاشت.

دیگر یادداشت‌های مرا می‌توانید در کانال تلگرامی مقدمه (اینجا)‌ بخوانید