زادروز امام ابوحنیفه
امیر هاشمی مقدم
به روایتی، امروز زادروز ثابت بن نعمان بن مرزبان، معروف به امام حنیفه و پایهگذار مذهب حنفی، یکی از چهار مذهب اهل سنت بود (دیگر شاخهها، حنبلی، مالکی و شافعی). او اصالتا از جهان ایرانی آن روزگار برخاست که گویا پدربزرگش، مرزبان را از کابل اسیر و به کوفه برده بودند و ثابت نیز در سال 80 هجری در کوفه به دنیا آمد و همدوره امام صادق (ع) بود. درباره زندگانیاش میتوانید به منابع بسیاری که در دسترس است مراجعه کنید. آنچه من در اینجا به آن میپردازم، دو نکته است: نخست نقش وی در پابرجا ماندن فرهنگ ایرانی و در رأس آن، زبان فارسی، و دوم نقشی که اکنون مذهب حنفی میتواند در نزدیکی مسلمانان به یکدیگر داشته باشد.
شاید شما هم شنیده باشید که در سدههای نخستین اسلام، مردمان بخارا که مسلمان شده بودند، نمازشان را به فارسی میخواندند. چنین امری تنها بهواسطه احکام ابوحنیفه امکان یافت. از جمله فتواهای جسورانه ابوحنیفه «میتوان به فتوای ایشان درباره نماز خواندن به فارسی برای فارسیزبانان اشاره کرد. او فتوا داد که آنان میتوانند معنای قرآن را به فارسی در نماز به حای عبارات عربی بخوانند. ابتدا این فتوا عام بود، اما بعد محدود به این شد که آنها [که] عربی ندانند»*. البته پس از ابوحنیفه، برخی از مروجان مذهب وی، روی از این سنت او برگردانده و برای نمونه احمد ابن حفص که جزو پیشروان ترویج آیین حنفی در خراسان بزرگ آن روزگار بود، حکم داد که اگر کسی پنجاه سال عبادت کند، اما نوروز را پاس بدارد، همه عباداتش به هدر رفته است. اما خود ابوحنیفه در پشتیبانی از فارسیزبانان و ایرانیان تا آنجا پیش رفت که مخالفانش او را مجوسی (زردشتی) نامیدند. اکنون نیز مذهب غالب در حوزه خراسان بزرگ (افغانستان و آسیای میانه) و نیز پاکستان است.
البته یک ویژگی دیگر مذهب حنفی، پیوند آن با حکومت بود و توجه احکامش به این پدیده. برای نمونه در این مذهب اگر حاکم زنا کرده باشد، نمیتوان او را مجازات کرد. چرا که قاضی را خود حاکم روی کار میآورد و برخی همچون محمدیوسف ارباب، این را از واقعگرایی مذهب حنفی دانسته که قاضی و مسلمین زیر دست حاکم، نمیتوانند بر او حد جاری کنند. این نزدیکی تا آنجا بود که برخی علمای حنفی، حکومت عباسیان را مقدس دانسته و میگفتند تا قیامت دوام خواهد یافت.
اما نکته دوم و مهم، ظرفیت مذهب حنفی در برابر جریانهای تکفیری است. ابوحنیفه در زمانی زندگی میکرد که خوارج با همان اندیشههای تکفیریای که امروزه نزد داعش و... میبینیم، در اوج قدرتشان بودند. ابوحنیفه و خوارج دو قطب روبروی یکدیگر بودند با اندیشههایی متضاد. برخلاف برداشت بسیار خشک خوارج از اسلام، ابوحنیفه باور داشت حتی کسی که تنها بر زبانش ایمان داشته باشد و در دلش کافر باشد، بر مردم واجب است همان که بر زبان میآورد را بپذیرند و درباره زندگی شخصی و درونیات وی کند و کاو نکنند. همچنین اجتهاد با توجه به شرایط زمانه، در مذهب حنفی بسیار پررنگ است. کافی است برای نمونه بدانیم که در صدر اسلام، او تنها رضایت یک زن بالغ و عاقل برای ازدواج را کافی میدانست و نیاز و ضرورتی به اجازه پدر او نمیدید. همین است که امروزه در میان اهل سنت میتواند رقیبی باشد بر دیدگاههای افراطی. بهویژه در کشورهایی همچون افغانستان که اگرچه روزگاری از پایگاههای اصلی مذهب حنفی بود، اما سالیان درازی است که جای خود را به دیدگاههای افراطی اهل حدیث و... داده است.
دست آخر آنکه او امام یکی از شاخههای مذهب سنت است. پاسداشت و احترام به او، پاسداشت اهل سنت است و تا زمانی که به بزرگان اهل سنت احترام نگذاریم، سخن گفتن از تقریب مذاهب و هفته وحدت معنایی نخواهد داشت. همچنان که ابوحنیفه حضرت علی را کاملا برحق میدانست و باور داشت که در همه جنگها، حق با علی (ع) بوده است.
دیگر یادداشتهای مرا میتوانید در کانال تلگرامی مقدمه (اینجا) بخوانید.
* ارباب شستان، محمدیوسف (1393)، تاثیر و تاثر ترکان و حنفیان بر بکدیگر، تهران: نشر احسان. ص 19.