امیر هاشمی مقدم: خبرگزاری مهر

این یادداشت، چکیده چیزی است که برای گشایش پرونده «فرصت‌های گردشگری برای چالش‌های اقتصادی» در خبرگزاری مهر نوشتم. از این پس هر هفته چند یادداشت از کارشناسان گردشگری در این پرونده منتشر می‌شود که در آن به چگونگی دریافت ارز و یاری رساندن به شرایط بحرانی اقتصاد کنونی ایران از راه گسترش گردشگری می‌پردازد. در اینجا هم علاقمندان را دعوت به خواندن این یادداشت‌ها می‌کنم و هم کارشاسان گردشگری را دعوت به همکاری و نوشتن دیدگاه‌های کارشناسانه برای این پرونده. علاقندان می‌توانند یادداشت‌های‌شان را به رایانامه (ایمیل) من  بفرستند.

در شرایط اقتصادی کنونی، همچنانکه دولت در دیگر بخش‌ها با سردرگمی روبرو بوده، در حوزه گردشگری نیز برنامه مشخصی نداشته است. بخشی از این مسئله، به ارتباط نداشتن سیاستگذاران حوزه گردشگری با بدنه کارشناسان این دانش باز می‌گردد. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، تبدیل به حیاط خلوت روسای جمهوری ایران شده تا نزدیکان خود را در جایگاه معاون رئیس جمهور، به ریاست این سازمان بنشانند و به دور از خطر استیضاحی که همیشه در کمین وزیران است، این سازمان را جولانگاه نزدیکان خود سازند.

همین است که در زمینه گردشگری، هر صاحب‌منصب و مسئولی به خود اجازه اظهارنظر و دخالت می‌دهذ. شوربختانه این نگاه ساده‌انگارانه به گردشگری، در دو سطح دیگر نیز به گونه‌ای گسترده رواج یافته: نخست در دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی که باید پایگاه علمی برای این پدیده باشند؛ و دوم در رسانه‌ها که باید پلی باشد برای آشنایی مردم با گردشگری به‌روز در دنیا.

در سطح دانشگاه‌ها، با توجه به استقبالی که از رشته گردشگری به عمل آمد، بسیاری از گروه‌های گردشگری در دانشگاه‌ها به دلیل کمبود استاد و تنها برای پذیرش دانشجوی بیشتر، جولانگاه کسانی شد که پیش از تدریس دروس تخصصی این رشته، حتی یک تعریف ساده گردشگری را هم نمی‌دانستند. فاجعه آنجایی جدی‌تر شد که بسیاری از همین افراد به نگارش کتابهای درسی تخصصی در زمینه حوزه‌های گوناگون گردشگری پرداختند.

همچنین برخی نهادهای پژوهشی که به دلیل ارتباطات و وابستگی‌های خاص، یک‌شبه همچون قارچ سبز شده بودند، انجام طرح‌های پژوهشی در زمینه گردشگری را نیز در اختیار گرفتند. این نهادها که گاهی بودجه‌هایی هنگفت را به این بهانه می‌گرفتند، پژوهشهای‌شان در زمینه گردشگری چیزی فراتر از معرفی بی‌کاربرد جاذبه‌ها و یا در بهترین حالت، دویست تا سیصد پرسشنامه غیر استاندارد که دیدگاه گردشگران را درباره امکانات مقصد و میزان رضایت‌شان می‌پرسید، نبود.

در سطح رسانه‌ها نیز، شوربختانه گردشگری جولانگاهی شد برای کسانی که گمان می‌کردند با سفر به یکی دو کشور همسایه یا خواندن چند گزارش درباره وضعیت گردشگری در دیگر کشورها، کارشناس گردشگری شده‌اند. همین است که گاهی در برخی روزنامه‌ها به سلسله یادداشتهایی درباره گردشگری از یک نویسنده بر می‌خوریم که یک جمله «گردشگری چیز خوبی است و ما باید آنرا گسترش بدهیم» را به شیوه‌های گوناگون تکرار کرده و چیزی فراتر از آن برای گفتن ندارد.

این فضا اگرچه همچنان بر کشور چیره است، اما خوشبختانه چند سالی است نسل جوانی از کارشناسان گردشگری که خود دانش‌آموخته این رشته بوده و در بسیاری مواقع، تحصیلات تکمیلی‌شان را در دانشگاه‌های معتبر خارجی به پایان رسانده‌اند، در حال دگرگون ساختن این فضا هستند.

اکنون خبرگزاری مهر با همکاری همین گروه، پرونده‌ای درباره گردشگری راه انداخته تا پاسخی برای دو پرسش زیر بیابد:

نخست، در حالی‌که کشور تحریم است و به‌ویژه با محدودیت‌هایی که امریکا برای سفر شهروندان همه کشورها به ایران در نظر گرفته، چرا و چگونه توسعه گردشگری می‌تواند مانند یک ابزار قدرتمند در جهت کاهش فشارهای اقتصادی–اجتماعی به کار گرفته شود؟ چه راهکارهایی می‌توان اندیشید که گردشگران خارجی را به ایران کشاند و به‌واسطه دلار و یوروهایی که با خود می‌آورند، مرهمی هرچند کوچک برای کمبود ارز کشور یافت؟

دوم، با توجه به کمبود ارز در کشور، چگونه می‌توان گردشگران ایرانی‌ای که قصد سفر به کشورهای دیگر را دارند، متقاعد (و نه اجبار) کرد که به مقصدهای داخلی ایران سفر کنند تا از خروج ارز در این شرایط پیشگیری کرد؟ این بخش، متفاوت است با آنچه دولت با ابزارهایی همچون افزایش شگفت‌انگیز عوارض خروج، تلاش می‌کند بر سر راه گردشگران به بیرون از کشور مانع‌تراشی کند. تلاش این بخش این است که انگیزه‌ها و نیازهای گردشگران ایرانی از سفر به خارج را دریافته و با برآورده کردن همان نیازها درون کشور بتواند بخشی از این گروه از گردشگران را به مقاصد داخلی بکشاند.

دیگر یادداشت‌های رسانه‌ای مرا می‌توانید در کانال تلگرامی مقدمه (اینجا)بخوانید.