این یادداشت را جداگانه و بر پایه تجربه‌های خودم درباره بورسیه‌های آموزشی در ترکیه نوشته‌ام. امیدوارم سودمند باشد. اما چنانچه می‌خواهید درباره سایر بورسیه‌های تحصیلی در کشورهای دیگر مطلع شوید، این صفحه (اینجا را کلیک کنید) را به‌طور مرتب پیگیری کنید.

چند سالی است کشور ترکیه در پی پیشرفت و شکوفایی اقتصادی‌اش و در راستای گسترش حوزه نفوذ فرهنگی‌اش، اقدام به پذیرش دانشجویان خارجی در همه پایه‌های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در بیشتر رشته‌ها و دانشگاه‌های سراسر کشورش می‌کند. این بورسیه‌ها در زمینه‌ها و با نام‌های گوناگونی شناخته می‌شوند. برای نمونه در رشته‌های علوم انسانی، بورسیه ابن خلدون، در رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی، بورسیه ابن‌سینا و... در این کشور شناخته شده‌اند.

به باور من (که خودم چند سالی است در کشور ترکیه با این بورسیه دارم آموزش می‌بینم)، این بورسیه برای دانشجویان ایرانی به چند دلیل سودمند و مناسب است. برخی از چرایی‌هایش اینها است:

  1. ترکیه همسایه ایران است و کشوری بسیار نزدیک. بنابراین رفت و آمد به این کشور برای ایرانیان بسیار ساده است. برخی روزها بیش از بیست پرواز از ایران به ترکیه می‌رود و برمی‌گردد. همچنین هر هفته دو اتوبوس از شهرهای استانبول و آنکارا به تهران رفت و آمد دارد. به علاوه قطار مسافربری‌ای که هر هفته یکبار رفت و آمد می‌کند. بلیط اینها هم به دلیل نزدیکی، ارزانتر از بلیط کشورهای دیگر است.
  2. با وجود چندصدسال دشمنی تاریخی‌ای که به‌ویژه پس از روی کار آمدن صفویان شیعه در ایران، با سرزمین امپراتوری عثمانی سنی وجود داشت، فرهنگ ایران و ترکیه نزدیکی‌های بسیاری نیز دارد. خوراکی‌های‌مان بسیار نزدیک به هم است و بنابراین مشکلاتی که معمولا در کشورهای دیگر در این زمینه دارید، در اینجا نخواهید داشت. همچنین واژه‌های فارسی بسیاری در زبان ترکی وجود دارد که آموزش این زبان را برای شما ساده‌تر می‌کند. دین برتر در هر دو کشور، اسلام است و مشترکات فرهنگی بسیاری در این زمینه داریم. به‌واسطه حضور سالانه چهار میلیون گردشگر ایرانی در ترکیه، ایرانی‌ها آشنایی نسبتا خوبی با ترکیه دارند.
  3. شما در یکسال آغازینی که پذیرفته می‌شوید، به‌طور رایگان در همان دانشگاه‌تان در دوره‌های زبان ترکی شرکت می‌کنید و در پایان، باید مدرک تومر (TÖMER) را دریافت کنید. تنها درصد بسیار اندکی از دانشجویان موفق نمی‌شوند این مدرک را بگیرند. کلاسهای سال نخست که به آموزش زبان ترکی اختصاص دارد، همراه با فعالیتهای فرهنگی و گردشهایی در شهر یا بیرون از شهر است که محیطی شاد برای‌تان فراهم می‌کند. همچنین فرصت کافی در این سال دارید که شهر دانشگاه‌تان و شهرهای نزدیکش را بگردید.
  4. در بیشتر دانشگاه‌های ترکیه، دانشجویانی از دیگر کشورها (به‌ویژه کشورهای افریقایی و مسلمان، و البته تعداد اندکی هم از برخی کشورهای اروپایی و یا امریکای جنوبی) هم در آنجا حضور دارند که ممکن است همکلاس یا هم‌دانشکده‌ای شما باشند. البته بی‌گمان در دوره یکساله آموزش زبان ترکی، با این دانشجویان همکلاس خواهید بود و دوستی‌هایی بین‌تان صورت می‌گیرد. داشتن تجربه بین‌المللی و دوستانی از دیگر کشورها، خودش یک برتری است که به‌ویژه برای ما ایرانی‌ها که دچار گونه‌ای انزوای سیاسی و فرهنگی شده‌ایم، سودمند خواهد بود.
  5. برخی دانشگاههای ترکیه امکاناتی دارند که برای دانشجویان ایرانی می‌تواند شگفت‌انگیز باشد. برای نمونه در دانشگاه حاجت‌تپه که خودم آنجا هستم، در همه 365 روز سال، دانشگاه، کتابخانه، سایت رایانه و برخی دیگر امکاناتش به‌طور شبانه روزی باز است و شما در هر ساعت از هر روزی که باشد، بسیاری از دانشجویان را در آنجا می‌بینید.
  6. همه هزینه‌های دانشجویان بورسیه پرداخت می‌شود. به شما اگر در بورس پذیرفته شوید، خوابگاه رایگان، صبحانه و شام رایگان، بیمه رایگان، نام‌نویسی رایگان در دانشگاه و ماهانه مقداری پول نقد پرداخت می‌شود. اکنون که اینها را می‌نویسم (زمستان 1395) به هر دانشجوی کارشناسی ماهانه 600 لیره، دانشجوی کارشناسی ارشد 850 لیره و دکترا 1200 لیره پرداخت می‌شود (هر لیره در این لحظه تقریبا 1050 تومان است). مگر اینکه زیاد اهل خوشگذرانی باشید یا بخواهید بیرون از خوابگاه، خانه اجاره کنید که طبیعتا این میزان پول پاسخگو نیست. من تاکنون که دو سال و نیم است از این بورسیه استفاده می‌کنم، به‌طور کامل هزینه‌هایم را پوشش داده و از همین پول برای خرید بلیط رفت و برگشت به ایران استفاده می‌کنم. هرچند در هنگام پذیرش، بلیط هواپیما را هم سازمان بورس ترکیه برای شما صادر می‌کند تا از تهران (یا برخی شهرهای دیگر مانند مشهد و تبریز) به شهری که دانشگاه‌تان در آنجا قرار دارد بروید. پس از پایان دوره آموزشی‌تان هم یکبار دیگر بلیط برای شما از شهری که دانشگاه‌تان آنجا است به تهران (یا مشهد و تبریز) صادر می‌کند و هزینه‌اش را می‌پردازد.
  7. می‌توانید از بورسیه‌های اراسموس استفاده کنید. اراسموس نام سازمان بورسیه‌ای در میان کشورهای اروپایی است که ترکیه هم به این سازمان پیوسته است. دانشجویان (به‌ویژه تحصیلات تکمیلی ارشد و دکترا) می‌توانند یک دانشگاه از میان فهرست دانشگاه‌های اروپایی همکار اراسموس که در رشته و شاخه آموزشی‌شان شناخته‌شده و برجسته است را برگزیده و درخواست بورسیه‌شان را به دفتر اراسموس در دانشگاه محل تحصیل خود در ترکیه بدهند. پس از بررسی درخواست و مدارک دانشجو، چنانچه شرایطش را داشته باشد و از آزمون اراسموس نیز سربلند بیرون بیاید (که عموما اینگونه است)، می‌تواند یک دوره شش ماهه را به آن کشور و دانشگاه رفته و از امکانات دانشگاهی آنجا استفاده کند. در این شش ماه به جز بورسیه‌ای که از ترکیه می‌گیرد، بسته به کشوری که می‌خواهد برود، چندصد یورو نیز از بورسیه اراسموس دریافت می‌کند که باز هم بسته به کشور میزبان، ممکن است برای گذران زندگی دانشجویی کافی باشد یا ناکافی بوده و مجبور شود از جیب و پس‌انداز خودش هم هزینه کند. در این شش ماه به جز استفاده از امکانات دانشگاه اروپایی مقصد، می‌توان تجربه گردش در آن کشور را هم به دست آورد (هرچند عموما هزینه‌ها آنچنان در اروپا بالاست که نمی‌توان زیاد روی این مورد حساب کرد).

 

و اما...

جمله معروفی هست که می‌گوید «عیب می جمله بگفتی، هنرش نیز بگو». حالا من در آغاز هنرش را گفتم و بعد به سراغ عیبش می‌روم. به‌هرحال باید بدانید دانشگاه‌ها در ترکیه کاستی‌هایی هم دارد که برخی‌شان در اینجا بیان شده است:

  • در بالا اشاره کردیم که آشنایی ایرانی‌ها با ترکیه زیاد است. اما شوربختانه این قضیه درباره ترکیه‌ای‌ها درست نیست و آنها نه تنها بسیار اندک به ایران سفر می‌کنند، بلکه آشنایی بسیار کمی هم با ایران دارند و بیشتر بر پایه شنیده‌ها و شایعات عموماً نادرست و منفی است. این نگاه‌های منفی به‌ویژه پس از جنگ سوریه و اختلاف دو کشور ایران شیعه و ترکیه سنی افزایش یافته و در این اواخر، در بین برخی از دانشجویان ایرانی، نگرانی‌هایی به وجود آورده بود. با همه اینها به باور من، جای نگرانی چندانی نیست. ترکیه‌ای‌ها آدمهایی مهمان‌نوازند و با وجود همه آن شایعات، همین که بفهمند ایرانی هستید می‌گویند همه‌مان مسلمانیم و تا آنجا که بتوانند یاری می‌رسانند.
  • اوضاع امنیتی ترکیه همانگونه که حتما می‌دانید، در این دو سه سال گذشته، کمی به هم ریخته است. بمب‌گذاری در شهرهای بزرگ و درگیری‌های نظامی در شهرهای شرقی و جنوبی این کشور، امنیت و به‌ویژه احساس امنیت را در آنجا پایین آورده است.
  • در بسیاری از دانشگاه‌های این کشور نه تنها درگیری‌های قومی گسترده (دست‌کم چندصد نفر در هر طرف درگیری) بین کردها و ترک‌ها رخ می‌دهد (که گاهی به تعطیلی چند روزه دانشگاه می‌انجامد)، گاهی بین دانشجویان وابسته به احزاب ترک‌ها (مانند جمهوری‌خواهان یا CHPو ملی‌گراها یا MHP) هم درگیری‌های شدیدی رخ می‌دهد که نمونه‌هایش در دانشگاه‌های ایران به هیچ‌وجه دیده نمی‌شود. البته در این مورد هم دانشجویان خارجی به شرط اینکه وارد احزاب نشوند (که عموما نمی‌شوند) و کنجکاوی باعث نشود نزدیک صحنه درگیری‌ها بروند، دردسری برای‌شان درست نمی‌شود.
  • اوضاع اقتصادی این کشور هم نامناسب شده است. ارزش پول ملی این کشور به شدت کاهش یافته و گرانی خود را نشان داده است. دو سال و نیم پیش که به ترکیه آمدم، هر لیره برابر با 1600 تومان و یا 2.12 دلار بود. اما اکنون ارزشش در برابر هر دوی این پولها کاهش یافته. در این لحظه، هر لیره برابر با 1050 تومان و یا 3.75 دلار است.
  • به دلیل همین شرایط، گاهی در برنامه‌های سازمان بورس ترکیه تغییراتی ایجاد می‌شود که خلاف تعهدات‌شان است. برای نمونه در هنگام پذیرش شدنم، قرار بود ماهانه پانصد دلار بورس دریافت کنیم. اما پس از افت ارزش لیره، این مبلغ به چهارصد دلار کاهش یافت و در وب‌سایت هم آنرا تغییر دادند.
  • به‌طور کلی سطح آموزش در ترکیه همانند ایران است. در برخی رشته‌ها بهتر از ایران است و در برخی رشته‌ها ضعیف‌تر. استادان‌شان هم مانند استادان ایرانی گاهی اهل پیچاندن کلاس‌ها هستند و گاهی هم چیزی یاد نمی‌دهند. همانگونه که مانند برخی استادان ایرانی، در بین‌شان واقعا باسواد هم هست که با جان و دل آموزش بدهند. ناگفته نگذارم که اگر امکانات دانشگاه‌های ترکیه را دانشگاه‌های ایران داشت، کیفیت آموزشی و رتبه دانشگاه‌های ما بسیار بالاتر می‌رفت. مثلا یکی از امتیازاتی که در رتبه بین‌المللی دانشگاه‌ها در نظر گرفته می‌شود، شمار استادان و دانشجویان خارجی مشغول آموزش در دانشگاه است. چیزی که به دلیل ارتباطات ترکیه با جهان، در دانشگاه‌های این کشور بسیار رایج است و در دانشگاه‌های ایران بسیار نادر.
  • همچنین بی‌گمان اگر در ایران درس بخوانید، بهتر و تخصصی‌تر از یک کشور دیگر فرا می‌گیرید، چون فارسی زبان مادری‌تان است. به‌ویژه وقتی قرار باشد آموزش‌تان به زبان ترکی باشد. دست‌کم ما سالها در ایران با انگلیسی دست و پا شکسته سر و کله زده‌ایم و ناآشنا نیستیم، اما با ترکی استانبولی به کلی بیگانه‌ایم (حتی درباره بسیاری از ترک‌های آذری هم این کاستی خودش را نشان می‌دهد؛ وقتی که نمی‌توانند یک صفحه ترکی استانبولی بخوانند و کامل آنرا بفهمند، یا نمی‌توانند یک جمله ترکی استانبولی بنویسند. از همین رو کارهای کلاسی‌شان را خیلی اوقات می‌دهند بیرون برای‌شان انجام دهند). البته استادان در این زمینه با شما راه می‌آیند و می‌دانند که برای یک غیر ترک‌زبان، آموزش به این زبان دشوار است. برای همین وقتی خودتان تکالیف دانشگاهی‌تان را انجام دهید، در همین حد که بفهمند منظورتان چه بوده، می‌پذیرند از شما. یا از اشتباهات بسیار شما در هنگام ترکی صحبت کردن چشم‌پوشی می‌کنند. اما خودتان از آموخته‌های‌تان رضایت نخواهید داشت. دست‌کم درباره من اینگونه است.

 

با همه اینها فرض می‌گیریم که شما شرایط را سنجیدید و خواستید در بورس ترکیه نام‌نویسی کنید.

پیش از هر چیز، لازم است بدانید بسیاری از دانشگاه‌ها و رشته‌ها نیازمند مدرک زبان انگلیسی هستند که نمره مورد نظرشان را در سامانه نام‌نویسی و یا سامانه دانشگاه و رشته می‌نویسند. برخی‌شان هم نیازی به مدرک زبان ندارند.

برخی رشته‌ها و دانشگاه‌ها در ترکیه زبان آموزشی‌شان انگلیسی است. برخی هم که زبان‌شان ترکی است، برخی استادان‌شان انگلیسی آموزش می‌دهند و یا از شما می‌پذیرند که مقالات درسی و پایان‌نامه‌تان را به انگلیسی بنویسید. هرچند این رشته‌ها و دانشگاه‌ها بیشتر برای پایه دکترا چنین امکاناتی دارند. به‌هرحال زبان آموزشی اصلی‌تان هرچه که باشد، باید دوره یکساله آموزش زبان ترکی را پشت سر بگذارید. این مسئله نه تنها برای ترکیه به‌عنوان کشوری که حساسیت بسیار بالایی به زبان ترکی دارد مهم است، بلکه برای خود شما هم به‌عنوان کسی که می‌خواهید چند سال در این کشور زندگی کنید، بسیار بایسته است.

شما معمولا امکان نام‌نویسی در دوازده رشته و دانشگاه گوناگون را دارید. دست‌کم نیمی از اینها باید بیرون از شهرهای آنکارا و استانبول باشد (این الزام را تارنمای سازمان بورس ترکیه نهاده است). اما اگر برای پایه‌های ارشد و دکترا نام‌نویسی می‌کنید و به‌ویژه اگر از هم‌اکنون روی موضوع پایان‌نامه‌تان حساس هستید، پیش از گزینش یک رشته و دانشگاه، به تارنمای آن دانشگاه، دانشکده و دپارتمان بروید، ایمیل مدیر گروهش را یافته و با او مشورت کنید. به دلیل ناهماهنگی بین دانشگاه‌ها و سازمان بورس، گاهی شما به گروه آموزشی‌ای فرستاده می‌شوید که مدیر آن، با پذیرش شما مخالف است و اگرچه دیگر نمی‌تواند علیه شما قانونی اقدام کند، اما ممکن است سنگ‌اندازی در دروسی که می‌خواهید برگزینید و یا موضوع پایان‌نامه‌تان درست کند. همچنین هنگام گزینش دانشگاه، به اعتبار آن دانشگاه در وزارت علوم ایران هم نگاه کنید (اینجا را کلیک کنید). چرا که پس از پایان دوره آموزشی، چنانکه می خواهید دوباره به ایران بازگردید، باید دانش نامه تان مورد تایید وزارت علوم قرار بگیرد.

درباره مراحل نام‌نویسی بیش از این توضیح نمی‌دهم. خودتان می توانید در اینجا نام‌نویسی کرده و گام به گام پیش بروید. پس از گذشت سه سال، خودم هم ممکن است برخی موارد را درست به یاد نیاورم. ضمن اینکه اگر از همین الان توانایی یک نام‌نویسی درست را ندارید، پس بی‌خیال دانشگاه‌های خارجی شوید!
کسانی که مقاله علمی، فعالیت پژوهشی معتبر، و به‌طور کلی رزومه علمی خوبی داشته باشند، طبیعتا در اولویت پذیرش خواهند بود. بنابراین پیش از ثبت‌نام، رزومه‌تان را آماده کنید. همچنین حتما پیش از ثبت‌نام کردن، یکی دو بار به‌طور کامل همه بخش‌ها و مدارک مورد نیاز را در سایت بررسی کنید. چرا که ثبت‌نام در حالت عادی هم طولانی می‌شود و چنانچه مدارک را از پیش آماده نکرده باشید، ممکن است در میانه کار مجبور شوید برگشته و از ابتدا ثبت‌نام نمایید.

پس از پایان نام‌نویسی، رایانامه/ایمیلی به شما می‌آید که نام‌نویسی‌تان را تایید می‌کند. حدود دو تا سه ماه بعد، اگر در گام نخست پذیرفته شده باشید، برای‌تان رایانامه/ایمیل دیگری می‌آید و شما را دعوت به مصاحبه می‌کند که می‌تواند در دفتر مرکز آموزشی یونس امره در تهران و یا در کنسولگری تبریز باشد. در مصاحبه پرسشهایی درباره رشته‌ای که خوانده‌اید و چرایی گزینش دانشگاه‌های ترکیه می‌شود. اگر در این گام هم پذیرفته شوید، مردادماه برای‌تان رایانامه/ایمیل دیگری می‌آید که رشته و دانشگاه‌تان را معرفی کرده و از شما می‌خواهد در مهلت تعیین شده، مدارک‌تان را (مدارک آموزشی پایه‌های قبلی، گواهی سلامت پزشکی از یک بیمارستان دولتی، گذرنامه) به همراه ترجمه رسمی‌شان به ترکی، به سفارتخانه ترکیه در تهران و یا کنسولگری‌اش در تبریز ببرید. در سفارتخانه در تهران، اگر برخوردهای نامناسبی از برخی کارمندان‌شان دیدید، نگران نشوید. شوربختانه در بیشتر سفارتخانه‌ها با ایرانیان اینگونه برخورد می‌شود که دلایلش عموما سیاسی است (اگر دوست داشتید، این یادداشتم در تارنمای فرارو را در این باره بخوانید). در ترکیه کمتر کسی با شما برخورد نامناسب خواهد داشت و دست‌کم برای من تا این لحظه، تنها برخوردهای نامناسب از سوی ترکیه‌ای‌ها، همان برخوردهای سفارتخانه‌شان در تهران بود.

در پایان نام‌نویسی در سفارتخانه، مهر روادید دانشجویی یک ماهه در گذرنامه‌تان می‌زنند. شما وقتی وارد خاک ترکیه شدید، یک ماه فرصت دارید به اداره اتباع خارجه یا همان گچ (Göç İdaresi) رفته و برای دریافت کارت اقامت، نام‌نویسی کنید. پس از دریافت کارت اقامت که بین یک تا سه ماه به درازا می‌کشد، شما دیگر محدودیت سه‌ماهه برای ایرانی‌هایی که به ترکیه می‌روند را ندارید.

همچنین در همان رزوهای نخست، به سامانه میخک (اینجا را کلیک کنید) رفته و پرونده دانشجویی تشکیل بدهید. سپس مدارک خواسته شده را به سفارت ایران در آنکارا یا یکی از کنسولگری‌های کشورمان در شهرهای استانبول، ترابوزان یا ارزروم برده و تایید نمایید. آنگاه مهر رفت و آمد دانشجویی در گذرنامه‌تان می‌زنند که تا یکسال نیازی به عوارض خروج از کشور (75 هزار تومان در فرودگاه و بیست و پنج هزار تومان در مرز زمینی) نخواهید داشت. همچنین می‌توانید پس از نام‌نویسی در تاک، در سامانه نشا (اینجا را کلیک کنید) نیز نام‌نویسی کرده و هر نیم‌سال شش هزار دلار ارز دولتی دریافت کنید (که پس از فروش به نرخ آزاد، بسته به قیمت روز دلار، بین یک و نیم تا پنج میلیون سود می‌کنید).

نکته پایانی اینکه چون بخش عمده‌ای از اقتصاد ترکیه بر پایه مالیات بنا شده، از گوشی‌های تلفن همراه هم مالیات دریافت می‌شود. بنابراین دو تا چهار هفته پس از اینکه سیم کارت ترکیه را در گوشی‌تان بگذارید، برای‌تان پیام می‌آید و اخطار می‌دهد که تا چند روز آینده باید به اداره مالیات رفته و مالیات گوشی‌تان را بپردازید (حدود 140 لیره). چنانچه این کار را نکنید، گوشی‌تان از کار افتاده و در ترکیه دیگر قابل استفاده نخواهد بود. راه دیگر این است که یک گوشی تلفن همراه در خود ترکیه خریداری کنید که مالیاتش پرداخت شده. بهایش از ایران کمی بالاتر خواهد بود.

یک پیشنهاد دوستانه: ترکیه‌ای‌‌ها هر چقدر هم که مهمان‌نواز باشند، نسبت به هویت و عناصر اصلی هویتی (همچون زبان ترکی و پرچم ترکیه) بسیار حساس‌اند. هرگز کاری نکنید که احساس کنند به هویت‌شان توهین کرده‌اید.

پی‌نوشت: چنانچه می‌خواهید درباره سایر بورسیه‌های تحصیلی در کشورهای دیگر مطلع شوید، این صفحه (اینجا را کلیک کنید) را به‌طور مرتب پیگیری کنید.

استفاده از این نوشته تنها به ذکر دقیق آدرس لینک آن مجاز است.

با توجه به محدودیت زمانی‌ام، شاید توانایی پاسخگویی به پرسشها و دیدگاه‌ها را نداشته باشم.
درباره شرایط زندگی در ترکیه، روی واژه «ترکیه» در زیر (قسمت برچسب‌ها) کلیک کنید. برخی یادداشت‌های رسانه‌ای و غیر رسانه‌ای‌ام در آنجا شاید برای‌تان سودمند باشد.
---------------

پی‌نوشت سه سال بعد

اکنون که دی ماه 1398 است و نگاهی به یادداشت انداختم، دیدم خیلی از جزئیات آن در این سه سال دگرگون شده است؛ اما کلیات همان است همچنان. برخی از دگرگونی‌ها را در زیر آورده‌ام:

میزان بورسیه از اواخر سال 1395 تغییر کرد و کارشناسی 700 لیره، ارشد 950 لیره و دکترا 1400 لیره شد. اما به کسانی که در بورس سال 1399 (2020) پذیرفته شوند، برای کارشناسی 800، ارشد 1100 و دکترا 1600 لیره پرداخت می‌شود.

از امسال به دانشجویان ارشد و دکترایی که نخواهند در خوابگاه بمانند، ماهانه 550 لیره هم برای کمک هزینه اجاره خانه پرداخت می‌شود.

اوضاع امنیتی ترکیه اکنون خیلی خوب است و دیگر خبری از آن بمب‌گذاری‌ها و... نیست.

تورم در این کشور همچنان زیاد است و اکنون هر دلار تقریبا 6 لیره است و البته ارزش لیره نسبت به ریال هم بیشتر شده و هر لیره هم شده 2300 تومان.

مالیات گوشی‌هایی که در بیرون از ترکیه خریده‌اید و می‌خواهید در ترکیه فعال بماند، اکنون نزدیک 600  لیره شده است.
عوارض خروج از کشور که اکنون افزایش یافته و هر سال هم بر آن افزوده می شود. بسته به چندمین بار خروج از کشور، می تواند متفاوت باشد.
دلار دانشجویی به دلیل بیرون رفتن از دلار نرخ دولتی، اکنون عملا نه تنها سودی ندارد، بلکه گاه گرانتر از بازار می‌شود و بنابراین دیگر ارزش پیگیری ندارد.