انحصار کالای ایرانی
امیر هاشمی مقدم
چند روز پیش اکبر پازوکی، رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی گفته بود: «در حال حاضر حداقل مبلغ مورد نیاز برای خرید یخچال و فریزر ایرانی ۲۴ تا ۲۵ میلیون تومان است و اجاقهای ایرانی موجود در بازار نیز بالای ۷ میلیون تومان قیمت دارند». با درخواست ممنوعیت ورود لوازم خانگی خارجی از سوی کارخانههای داخلی و تایید رهبری، که چیزی جز انحصار گرایی نیست، طبیعتا این قیمتها افزایش هم خواهد یافت. نتیجه همین میشود؛ لوازم خانگی عموما بیکیفیت، با قیمتی سرسامآور و گرانتر از نمونههای با کیفیت خارجی، و البته خدمات پس از فروش بسیار ضعیف و در حد فاجعه. با یک جستجو در اینترنت میتوانید به تجربیات بسیار فراوان مشتریان ایرانی از شیوه دریافت خدمات فروش لوازم خانگی و در واقع بیتوجهی به ضمانتنامهها و گارانتیها از سوی بیشتر نمایندگیهای لوازم خانگی ایرانی برخورد کنید. کافی است نگاهی به قیمت لوازم خانگی خارجی در کشورهای همسایه ایران بیندازید و آنرا با قیمت این کالاها در ایران مقایسه کنید؛ که به بهانه حمایت از کالاهای ایرانی، چقدر مالیات و گمرک و تعرفه و... میگیرند.
یکی از اصلیترین دلایل چنین نقاط ضعفی، همین بحث رقابت ناپذیری کالاهای ایرانی است که اکنون با ممنوعیت تازه بر ورود نمونههای خارجی، عملا این نقطه ضعف تشدید هم شده و میتوان انتظار بالا رفتن سرسامآور قیمتها، به دلیل نبود رقیب خارجی و اطمینان کارخانههای تولیدکننده از مجبور بودن مشتریان ایرانی به خرید لوازم خانگی ایرانی با هر بها و کیفیتی است. و طبیعتا همان بلایی که بر خودروهای ایرانی، و در واقع بر سر خریداران ایرانی خودروها آمد، بر سر خریداران لوازم خانگی ایران هم خواهد آمد.
شخصا بهعنوان کسی که به شدت طرفدار کالای ایرانی با کیفیت هستم، و مثلا سالها برای معرفی گوشیهای به ظاهر ایرانی جیالایکس (با تجهیزات عموما چینی و قاب ایرانی!) تلاش کردم و در رسانهها یادداشت نوشتم و برای خود و اطرافیانم از سال ۱۳۸۸ تاکنون نزدیک ۱۰ گوشی و تبلت جیالایکس خریدم، نهایتا به این نتیجه رسیدم که این برند به ظاهر ایرانی نه تنها نمیتواند حتی سهم یک درصدی از بازار گوشی تلفن همراه در کشور خودش را در دست بگیرد، بلکه حتی از ارائه خدمات اولیه به همان اندک مشتریان هم ناتوان است و سالها خون دل خوردن و دندان روی جگر گذاشتنمان به امید توسعه کیفیت و خدمات پس از فروش این برند، به جایی نمیرسد. همین است که بالاخره دو ماه پیش پس از چندین سال استفاده از این برند به ظاهر ایرانی و لطمات فراوانی که به واسطه استفاده از آن خوردم (که نبود نمایندگی در شهرستانها، نبود لوازم جانبی همچون قاب و محافظ صفحه و...، لزوم پست کردن گوشیهای خراب به دفتر مرکزی کارخانه و انتظار چند هفتهای برای پس فرستادن آن، و...، تنها بخشی از این دردسرها بود)، قید این برند را زده و گوشی خارجی خریدم. یک زمانی وزارت ارتباطات خیلی از کارخانه جیالایکس پشتیبانی میکرد و همین مرا که آن زمان همچنان به پیشرفت این کارخانه امیدوار بودم، نگران میکرد که مبادا این کارخانه هم انحصار گوشیهای تلفن همراه را به دست بگیرد؛ که شوربختانه به نظر میآید نقطه ضعفهایش آنچنان زیاد بود که حتی مسئولین را هم نا امید کرد و در عوض خوشبختانه انحصار یا شبه انحصار در حوزه گوشی تلفن همراه پیش نیامد.
البته که آرزوی هر ایرانی، تولید کالاهای با کیفیت ایرانی است که مایه فخر و مباهاتمان در جهان میشود و از سوی دیگر دریافت خدمات پس از فروش و قطعههای آن در داخل میهن هم سادهتر خواهد بود. برای نمونه، شخصا میزان پشتیبانیام از گوشیهای جیالایکس تا آنجا بود که به جز یادداشتهایی که در رسانهها برای تشویق ایرانیان به خرید این گوشیها مینوشتم، در زمان حضورم در ترکیه هم یک سرمایهگذار ایرانی را متقاعد کردم نمایندگی این برند تلفن را در ترکیه راهاندازی کند. سپس به اکانت پذیرش نمایندگی خارج از کشور این کارخانه پیام داده و نوید دادم که شرایط برای گشایش نمایندگی در ترکیه فراهم است. و چه خوب که پیامم را بعد از چند ماه دیدند و البته همان را هم بیپاسخ گذاشتند. وگرنه بیگمان مایه آبروریزی و ارائه تصویری نامناسب از کالای ایرانی نزد ترکیهایها میشد.
اما اکنون به نظر میآید کارخانههای ایرانی (که برخیشان از رانتهای ویژه استفاده میکنند) دریافتهاند که چون عموما بهواسطه روشهای مدیریت ناکارآمد و تاریخ مصرف گذشته (نمونهای از این روشها را میتوانید در گزارش مرکز بررسیهای مجلس درباره دلایل کیفیت پایین و بهای زیاد خودروهای ایرانی ببینید)، توانایی رقابت با کالاهای خارجی را ندارند، با سوءاستفاده از فضای بیگانههراسی رایج در حاکمیت، انحصار کالاها را در بازار ایران به دست بگیرند؛ وگرنه سرنوشتی همچون کارخانه جیالایکس در انتظارشان است.
دیگر یادداشتهای مرا میتوانید در کانال تلگرامی مقدمه (اینجا) بخوانید.