اگر حزب سبز داشتیم!
این یادداشت را در روز یکشنبه دهم شهریورماه در روزنامه قانون منتشر کردم.
...در کشورهایی که احزاب سبز شکل گرفتهاند، این تعارض به کمترین میزان ممکن میرسد. از آنجا که در چنین کشورهایی احزاب فرمایشی نبوده و از بدنه جامعه تغذیه میشوند، بنابراین میزان آگاهی مردم هم بالاست و تعارض چندانی در این زمینه نیست. گاهی دیگر ممکن است دولتها (خواه قوانین در حمایت از محیط زیست تنظیم کرده باشند و خواه نه) خود به حریم محیط زیست بیشترین تجاوز را داشته باشند و در نقطه مقابل، مردم با این شیوه مخالفت گستردهای نشان بدهند. در چنین مواردی اگر احزاب سبز وجود داشتند، میتوانستند از طریق بدنه اجتماع، بیشترین فشار را بر دولت وارد کرده و مانع از چنین تجاوزهایی شوند. اما در نبود این احزاب، هرچقدر هم که افکار عمومی نسبت به این مسئله حساس باشد، باز هم از آنجا که فعالیتهایشان نامتمرکز است و صدای واحدی ندارد، کار چندانی از پیش نخواهد برد. مثال گویا در این زمینه، شیوه برخورد با دریاچه ارومیه است...
...در کشورهایی که احزاب سبز شکل گرفتهاند، این تعارض به کمترین میزان ممکن میرسد. از آنجا که در چنین کشورهایی احزاب فرمایشی نبوده و از بدنه جامعه تغذیه میشوند، بنابراین میزان آگاهی مردم هم بالاست و تعارض چندانی در این زمینه نیست. گاهی دیگر ممکن است دولتها (خواه قوانین در حمایت از محیط زیست تنظیم کرده باشند و خواه نه) خود به حریم محیط زیست بیشترین تجاوز را داشته باشند و در نقطه مقابل، مردم با این شیوه مخالفت گستردهای نشان بدهند. در چنین مواردی اگر احزاب سبز وجود داشتند، میتوانستند از طریق بدنه اجتماع، بیشترین فشار را بر دولت وارد کرده و مانع از چنین تجاوزهایی شوند. اما در نبود این احزاب، هرچقدر هم که افکار عمومی نسبت به این مسئله حساس باشد، باز هم از آنجا که فعالیتهایشان نامتمرکز است و صدای واحدی ندارد، کار چندانی از پیش نخواهد برد. مثال گویا در این زمینه، شیوه برخورد با دریاچه ارومیه است...
+ نوشته شده در دوشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 20:53 توسط امیر هاشمی مقدم
|